ماجرای لاری حاجی مسگری

قبل التحریر:

داستان زیر بخشی از مقاله آقای "رضا امیر خانی" است در سایت اینترنتی لوح در سال ۸۴ که می تونید در کتاب سرلوحه ها(مجموعه مقالات فرهنگی امیرخانی)پیداش کنید.خواستم چند خطی بهش اضافه کنم به مناسبت این ایام وایام ماضیه.ترسیدم به جای درست کردن ابرو چشمش رو دربیارم.خودش هم زیباست هم گویا.بخونید هر طور برداشت کردید انشاا... خیره.

 

   رفيقي دارم كه فوقِ ليسانسِ رياضي دارد از صنعتيِ شريف. توي خانواده‌اي بزرگ شده است كه حتا يك بار هم سهواً آب‌پرتقالِ ساعتِ دهِ صبحش قضا نشده است. تا آن جا كه من به ياد مي‌آورم هميشه مرتب و اتوكشيده و دوست‌داشتني. چند ماهي است كه هر روزِ جمعه مي‌رود گاراژِ حاجي سركه‌اي توي خيابانِ مولوي. وقتي من هم اين خبر را شنيدم كف كردم. اولِ ماهِ ربيع بود كه جايي مهمانش بوديم. براي‌مان فيلمي گذاشت از گاراژ. وسطِ گاراژ موكت پهن كرده بودند. موكتِ قهوه‌اي. انبوهِ تماشاگران دورِ ميدان نشسته بودند. رضا سياه، لاري‌اش را جلو آورد و خارِ نوك پهن بست به پايش. داور هم جلو آمد و بر كارِ او صحه گذاشت. بعد نوبت رسيد به خروس‌بازِ حاجي مسگري كه صاحب خروس بود. لاريِ حاجي مسگري قهوه‌اي بود. پابلند و قبراق. بي‌دست مي‌زد به قولِ خودشان و گردن مي‌شكست. لاري را داد دستِ عباسِ خروس‌باز. سفارش كرد. "چهارصدهزار چوق بالاش رفته... بپا. درست سايه بنداز كه چشمش را آفتاب نزند..." رفيقم گفت من از حاجي مسگري متنفرم. عينِ استادِ نظريه اعدادِ ماست كه زيادي مغرور بود. چيزي نگفتم و فيلم را نگاه كردم. عباس لنگش را روي دوش انداخت و "چشم"ي گفت. داور به هر دو اشاره كرد كه تاوان را بلند بگويند. داو سرِ هشتاد هزار تومان بسته شد. رضا سياه و عباس به اشاره‌ي داور خروس‌ها را پشتِ خط رها كردند. داور فرياد كشيد، "عباس! صاف بندازش، فرمان نده!" صداي تماشاگرها بلند شده بود. "٨ به ١٠ تمام‌تاوان روي خروسِ حاجي"، "ميداني روي خروسِ حاجي..." داوها بالا مي‌رفت و گروكشي‌ها زياد مي‌شد...
رفيقم توضيح داد كه حاجي چندين خروسِ قبراق دارد كه هر هفته يكي‌شان را پر مي‌دهد. زياد مي‌برد. براي همين مردم روي خروسش شرط مي‌بندند. فيلم جلو مي‌رفت و خلافِ انتظارِ ما، رضا سياه به‌تر خروس‌بازي مي‌كرد. داور اعلامِ آب‌گيري كرد. همان تايم‌اوت خودمان. لنگي خيس را درونِ گلوي خروس فرو مي‌كردند كه راهِ نفسش باز شود. ديگري جاي پنجه‌اي را بر گردنِ خروس بخيه مي‌زد. خار را عوض مي‌كردند. آمپول تقويتي ممنوع بود، اما عباس، شيافِ ب-كمپلكس به خروسِ حاجي مي‌زد... جنگ دوباره شروع شده بود... اين بار رضا سياه به مراتب جلوتر بود. پاي لاريِ حاجي مي‌لرزيد. رفيقم مي‌گفت اگر الان حاجي به رضا بگويد چارك مي‌دهم، از خير گروكشي و تمام‌تاوان مي‌گذرد و يك چهارم را مي‌گيرد و مي‌رود پيِ كارش. هم خروسش سلامت مي‌ماند، هم شرطِ مرام را رعايت كرده است. اما حاجي مسگري انگار نه انگار. ايستاده بود و خون خونش را مي‌خورد. چپ و راست مي‌رفت و فحش مي‌داد. به لاري، به عباس، به رضا سياه... رفيقم گفت، براي همين است كه من از حاجي نفرت دارد. حاجي مسگري اخلاقِ باخت ندارد. گروكش مي‌داند كه حكمتِ داو به برد و باخت است. اما حاجي اخلاقِ باخت ندارد...

***

زنده‌گي قمار است. سياست براي بعضي‌ها زنده‌گي است. سياست قماري است بزرگ‌تر از زنده‌گي. زنده‌گي قمار است براي آن‌ها كه "انما الحيوه الدنيا لعب و لهو" را مي‌فهمند. سياست قمار است براي آن‌ها كه "و لكل امه اجل" را مي‌فهمند. و اين دو قمار نيست براي آن‌ها كه حتا "انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلام..." را نمي‌فهمند.

توبنامه ...!!!

بسم الله...

متن کامل توبنامه:

گاهی وقتا که بوران جهل جلوی شیشه ی دل آدما رو می گیره با هیچ برف پاکنی نمی شه پاکش کرد(امن)!!!

آقا من می خواستم یه عذرخواهی وحشتناک از یه بنده خدایی کنم و از همین جا در محضر خدا توبه کنم که چرا اغفال شدم!!!

انتخابات بود و یه عده در گوش ما می خوندن:اینا هر کس رو که بخوان مثل همیشه در می آرن و الآن هم نوبت جناب آقای بوغ و اگه این طور نشه تازه تقلب شده!!!

 ما هم گول خوردیم پاشدیم رفتیم به آقای بوغ رای دادیم ولی اون یه عده پاشدن دسته جمعی رفتن رای دادن به یکی دیگه و یه دفعه ما وقتی خبر دار شدیم که که روبانای بنفش از تو صندوقا زد بیرون من تو گیر و دار این نارو زدنا بودم که یکی از دوستان مخلص را آواز من رسید به گوش!زنگ زد و غرق خوشحالی بود که چه نشستی که رئیس جمهور از همین لحظه کارش رو شروع کرده گفتم یعنی چی اخوی؟

گفت امشب که رئیس جمهور معرفی شد طلا ۳۰ ~۴۰ تومن ارزون شده! از شدت شرمندگی در پیشگاه خدا و وجدانم آب شدم که چرا اصلح رو نشناختم آخه این بابا هنوز نیومده کمر تورم رو شکست که!!!(البته تیم اقتصاد دانانم هنوز علت این کاهش قیمت رو پیدا نکردن شایدم دلیلش به... استغفرالله این چه افکار باطلیه که سراغ من می آد دور شید دورشید!!!)

وقتی به فکر توبه نامه افتادم که دیروز آمریکا بالاخره سیستم رای گیری ایران رو به رسمیت شناخت و برای اراده ی ملت اعتبار قائل شد دمش گرم!!!(ولی یعنی تا الان اعتبار قائل نمی شدن؟ شاید هم ... استغفرالله این چه افکاری باطلیه که می آد سراغم اللهم ادرکنا!!!)

کمرم وقتی از شدت خجالت شکست که اسرائیل وای ببخشید رژیم غاصب صیهونیست انتخابات رو تکذیب نکرد و فقط گفت به تهران فشار بیارید!!!(نکنه یه خبرایی... دیگه دارم بر می گردم به راه کج قبلیم دور شید افکار شیطانی دور شید چی بهتون بگم که گفتا خموش ابراهیم کاین غصه هم براید... آره انشاا... این افکار هم روزی ازمون دور می شن)

 

 

نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری


به گزارش خبرگزاری مهر، وزارت کشور با انتشار بیانیه ای اعلام کرد در اجرای ماده ۶۰ قانون انتخابات ریاست جمهوری اسامی نامزدهای انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران که صلاحیت آنان مورد تایید شورای محترم نگهبان قرار گرفته است به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر اعلام می گردد:

۱ سعید جلیلی

۲ غلامعلی حداد عادل

۳ محسن رضایی

۴ حسن روحانی

۵ محمدرضا عارف

۶ محمد غرضی

۷ محمدباقر قالیباف

۸ علی اکبر ولایتی

ابزار سخنرانی انتخاباتی!


ابزار سخنرانی انتخاباتی! / کارتونی از محمد کارگر


امام(ره):بدترين چماق ها چماق زبان است.
 
البته ميدونم چماق با شمشير فرق ميکنه ولي اين ديگه
تقصير کاريکاتوريسته که با بنده هماهنگ نکرده بود.

     کارتونی از محمد کارگر

ناز و عشوه های انتخاباتی / کاریکاتور

کاریکاتور,کاندیدا,انتخابات,سیاست,گودرزی,entekhabat-92          کاریکاتور,کاندیدا,انتخابات,سیاست,گودرزی,entekhabat-92,iran-electoin,جریان انحرافی,اصلاح طلبان,اصولگرایان,ناز,عشوه

برخی سایت ها و مطبوعات در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم

 سعی در به میدان آوردن نامزدهای مطبوع خود دارند

واینگونه القا میکنند که حمایتها و اصرار بسیاری از مردم

                                 ما را مجبور میکنه که در انتخابات حضور داشته باشیم,fateme-92,سادات,در و دیوار,دختر پیامبر,باغ فدک,ام ابیها,عباس گودرزی

                منبع: تلخندک

لیست چهره های سیاسی که در انتخابات ثبت نام کردند


به گزارش خبرنگار مهر، پس از پایان مهلت پنج روزه ثبت نام از کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در میان داوطلبان ثبت نام کرده، ۳۷ چهره شناخته شده از طیف های مختلف سیاسی با حضور در وزارت کشور ثبت نام کردند...

ادامه نوشته

درخواست مقامات آمریکایی برای مذاکره با ایران

چند تن از مقامات سابق برجسته آمریکایی در گزارشی ضمن اذعان به بی‌نتیجه بودن تحریم‌ها علیه ایران، از رئیس جمهور کشورشان خواسته‌اند برای گفت‌وگوهای مستقیم با ایران تلاش‌های جدیدی را به کار گیرد.

۳۵ نفر از مقام‌ها و دیپلمات‌های سابق آمریکایی روز چهارشنبه از دولت باراک اوباما خواستند به جای تاکید صرف بر تحریم‌ها علیه ایران برای حل مساله هسته‌ای ایران، ‌تلاش کند تا به صورت مستقیم با تهران گفت و گو کند.

این مقامات برجسته که چند تن از دیپلمات‌های سابق، افسران نظامی و مقام‌های دولتی و سیاسی از هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا در گزارشی از بارک اوباما خواسته‌‌اند تلاش‌های دیپلماتیک جدیدی در ارتباط با پرونده هسته‌ای ایران اتخاذ کند.

این مقامات سابق همچنین از ادامه تحریم‌ها اقتصادی برای فشار بر تهران حمایت کرده‌اند.

بر اساس این گزارش در میان تهیه کنندگان این گزارش نام افرادی چون ریچارد لوگار سناتور جمهوری‌خواه پیشین، مایکل هایدن رییس سابق سیا در زمان ریاست‌جمهوری جرج دبلیو بوش، رایان کراکر سفیر سابق در بغداد و کابل و زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید دیده می‌شود.

نویسندگان این گزارش گفته‌اند هر چند تحریم‌ها ممکن است در روند برنامه اتمی ایران تاخیر ایجاد کند اما فشار برای متوقف کردن غنی سازی اورانیوم چالش‌برانگیز تهران شکست خورده است.

در این گزارش آمده است: فشار آمریکا احتمال مقاومت سرسختانه ایران را افزایش می‌دهد و ادامه این روند منجر افشانده‌شدن بذر بی‌اعتمادی بلندمدت میان آمریکایی‌ها و ایرانیان خواهد شد.

این مقامات سابق آمریکایی تاکید کرده‌اند که پس از ۳۰ سال تحریم و تلاش برای منزوی کردن ایران، بعید به نظر می‌رسد که فشار‌ها بر تهران به تنهایی منجر به تغییر تصمیم رهبران این کشور شود.

در پایان این گزارش، آمده است، امکان همکاری در موضوع افغانستان و عراق، تلاش‌های مشترک برای جلوگیری از قاچاق مواد مخدر می‌تواند به عنوان بخشی از دیپلماسی، به مذاکرات هسته‌ای کمک کند.

چه کسی رأی می‌آورد؟

این پرسشی است که در اذهان بسیاری از شهروندان وجود دارد که در انتخابات خرداد چه کسی رای خواهد آورد؟

اگر گفته شود هیچ حدس معتبری نمی‌زد، گزاف نخواهد بود و باید گفت که فقط خداوند می‌داند. و اگر تعبیر بدی نمی‌شد و از باب طنز ممکن بود که گفته شود شاید خدا بداند!!

دلیل آن تا حدی روشن است، زیرا اصلی‌ترین متغیرهای مرتبط با موضوع شناخته شده نیست، این‌که چه کسانی می‌آیند؟ رقبایشان کیستند؟ چه کسانی تایید می‌شوند؟ و این‌که چه امواج سیاسی را می‌توانند راه بیندازند یا می‌خواهند راه بیندازند؟

با وجود این در این یادداشت می‌کوشم که سه معیاری را که در سرنوشت نهایی آرا مهم است ارائه کنم، سپس می‌توانیم با تطبیق آن بر افراد گوناگون و نامزدها حدس بزنیم که چه کسی رای خواهد آورد؟ البته احتمالا! ! سه معیار فردی، گروهی و جریانی در رأی‌آوری افراد مهم هستند.

۱- منظور از معیار فردی، ویژگی‌های سیاسی، شخصیتی، توانایی‌های رفتاری در بیان، گفت‌وگو و نیز سوابق فرد است.

در واقع رأی‌دهندگان نگاهی مثبت یا منفی یا خنثی به فرد دارند. این معیار در برخی از نامزدها بسیار ضعیف است، به عبارت دیگر اکثریت قاطع مردم آنان را نمی‌شناسند. برخی دیگر کاملا شناخته شده هستند. برخی هم بینابین هستند. شناخت فردی لزوما به معنای رأی‌آوری نیست و زاویه شناخت و دید مهم است.

در این زمینه چهار حالت برای هر فرد وجود دارد. اول؛ ناآشنایی است. این امر به منزله وجود ظرفیتی برای به فعلیت در آمدن نامزد است. بنابراین نشناختن لزوما ویژگی منفی نیست. آن هم در ایران که افراد هرچه شناخته‌تر باشند، ویژگی‌های منفی آن‌ها بارزتر می‌شود.

دوم؛ آشنایی، ولی با ارزیابی خنثی است. نامزد مورد نظر شناخته شده است ولی نظری منفی یا مثبت نسبت به او از سوی مردم وجود ندارد یا این‌که این نظر تثبیت شده نیست. این حالت برای نامزدی مثبت تلقی می‌شود، به صورت وجود ظرفیتی است که باید بالفعل شود، ولی فعلیت یافتن آن ساده‌تر از مورد پیشین است.

سوم؛ آشنایی مثبت است، که بهترین حالت برای نامزدی است. البته مشروط به این‌که در مقایسه با سایر نامزدها کفه مثبت ماجرا به نفع دیگران سنگینی نکند.

و بالاخره آشنایی منفی که بدترین حالت برای نامزدها است و کمتر احتمال دارد که مردم به انتخاب میان دو نفری مخیر شوند که از هر دو نفرت دارند و باید به نفع کسی که نفرت کمتری دارند رای دهند. در نتیجه این ویژگی برای انتخاب شدن نقش مخربی دارد.

۲- منظور از معیار گروهی؛ مجموعه سازمان و افراد و تشکیلات و منابع مالی است که از سوی نامزد بسیج می‌شوند تا به خدمت تبلیغات انتخاباتی وی درآیند. افرادی که متکی به تشکیلات و حامیان مهم هستند، به سهولت می‌توانند ستادهای فعال و کارآمدی را ایجاد کنند و فضای سیاسی مناطق کشور را به دست بگیرند. مسئله مالی نیز در این میان بسیار مهم است.

۳- منظور از معیار جریانی؛ حرکت و موجی است که فرد نامزد و ستاد او در جامعه ایجاد می‌کنند. در واقع گفتمانی که نامزد و ستاد او راه می‌اندازند، باید چنان باشد که بسیاری از افراد را خواسته یا ناخواسته در مسیر حرکت این گفتمان و امواج سنگین آن قرار دهد و با آن همراهی کند.

راه انداختن این موج از هرکس و گروهی برنمی‌آید. این جریان‌ها می‌توانند بر امواج ناشی از شکاف‌های اجتماعی میان طبقات اقتصادی، شکاف میان الیگارشی و نیز حکومت و مردم، اقوام و زبان‌های گوناگون، جنسیت، سنت و مدرنیسم سوار شوند و جریانی فراگیر را ایجاد نمایند.

به طور طبیعی در مسیر ایجاد این جریانات سیاسی، نمادهایی نیز شکل گرفته و با استقبال مواجه خواهد شد. در میان این سه معیار، معیار فردی کمترین اهمیت را دارد. در واقع داشتن این معیار برای پیروزی نه شرط لازم است و نه کافی. آنان که فکر می‌کنند با اتکا به معیار فردی می‌توانند برنده انتخابات در ایران شوند، درس‌آموزی لازم را از گذشته نداشته‌اند.

البته ویژگی‌های مثبت در این معیار به شرط وجود دو معیار بعدی، برای انتخاب شدن به شدت تاثیرگذار و مفید است ولی به تنهایی کافی نیست. فقط از باب تمثیل می‌گویم که خوردن نمک به تنهایی فایده و مطلوبیتی ندارد، ولی مقدار لازم آن خوشمزگی هر غذایی را به شدت افزایش می‌دهد (مثال را خیلی جدی نگیرید فقط برای فهم بهتر بود).

وجود معیار گروهی برای پیروزی، شرط لازم است. بدون تشکیلات و سازماندهی و پول، قابل تصور نیست که موفقیتی چشمگیر در انتخابات به دست‌ آید. اگر این معیار در حد مطلوبی باشد و با معیار فردی مناسب نیز ترکیب شود، امید آن را ایجاد می‌کند که رای مناسبی را به دست آورد، ولی گمان نمی‌کنم که به ۵۰‌درصد برسد.

بدون وجود حدی از معیار جریانی، هیچ نامزدی نمی‌تواند در دور اول انتخاب شود. به‌ویژه در جریان رقابت میان نامزدها، هر فردی سعی می‌کند، که جریان ولو خفیفی را ایجاد کند، از این جهت نامزدهای دیگر نیز جز ایجاد یک جریان سیاسی خاص خود، که متکی بر یکی از شکاف‌های پیش‌گفته است چاره دیگری ندارند، در غیر این صورت به سرعت تضعیف خواهند شد.

اهمیت انتخابات ایران نیز در همین جریان‌سازی‌های زمان انتخابات است که نامزدهای گوناگون برای انتخاب شدن می‌کوشند که خود را در این مسیر قرار دهند. در صورتی که انتخابات فاقد نامزدهای جریان‌ساز باشد، کم رمق و غیرحماسی خواهد شد.

با توجه به سه معیار فوق اکنون می‌توان تصور کرد که اگر قرار باشد که شاهد انتخاباتی پرشور و حماسی باشیم، به ناچار باید شاهد امکان جریان‌سازی سیاسی در کوران انتخابات نیز باشیم.

نامزدهای گوناگون اکنون می‌دانند که آیا به لحاظ فکری یا سیاسی قادر به ایجاد جریان سیاسی هستند یا خیر؟ گمان نمی‌کنم که بجز دو گروه، سایرین قادر به ایجاد این جریان‌سازی باشند و اگر اجازه‌ای برای جریان‌سازی‌های سیاسی وجود ندارد، در این صورت باید نامزدها به همان دو ویژگی اول (فردی و گروهی) فکر کنند و از الآن هم به فکر رفتن به دور دوم باشند.

منبع:بهار